امام خمینی رهبر و مرجع انقلاب است و شریعتی معلم آن
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۴۱۶۳۳
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، پشتوانه انقلاب اسلامی، اسلامِ انقلابی بود. اندیشهای که راه را برای انقلاب هموار کرد و منجر به پیروزی انقلاب شد، اندیشهای انقلابی بود. هنگامی انقلاب اسلامی پیروز شد که پیشتر اسلام انقلابی پیروز شده بود. یعنی از میان دو برداشت رایج از اسلام (اسلام انقلابی و اسلام ارتجاعی)، اسلام انقلابی غالب شده بود و مردم به آن گرویده بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معلم انقلاب و رهبر انقلاب
اما آنکه بیش از دیگران در پیروزی اسلامِ انقلابی نقش داشت، علی شریعتی بود. او معلم اسلام انقلابی بود و امام خمینی مرجع و رهبر انقلاب اسلامی. شریعتی بر آن بود که باید انقلاب اسلامی به وجود آید. البته مقصود وی از انقلاب اسلامی، انقلاب در فهمیدن اسلام بود، یعنی فهم انقلابی از اسلام جانشین فهم غیر انقلابی بشود:«باید یک انقلاب اسلامی در جامعه خودمان به وجود بیاوریم. معنی انقلاب اسلامی، به طور خلاصه، عبارت است از یک انقلاب در شکل فهمیدن اسلام. (میعاد با ابراهیم صفحه ۲۹۸)»
حدیث از سوزش پروانه کردند
شریعتی میگفت اسلام در آغاز، جنبش و نهضت و حرکت بود و سپس به صورت نظام و سازمان درآمد و محافظه کار و راکد شد. وی کوشید اسلام را به صورت نخست آن معرفی کند و مردم را به صورت متحرک فراخواند. تکیه و تأکید شریعتی بر بعد اجتماعی و انقلابی اسلام بود و هدفش به وجود آوردن یک نهضت فکری و معرفی اسلام در قالب ایدئولوژی، ولی نه به معنای منفی آن. در آثار شریعتی، بیش از آثار همه نویسندگان، تعبیراتی چون «نهضت»، «حرکت»، «هجرت»، «جهاد»، «انقلاب»، «قیام»، «مبارزه»، «قسط» و «عدل» دیده میشود. این واژهها، که هر یک سلاح است، سرمایههای اسلام انقلابی است و نسل جوان با آن توانست علیه رژیم شاه انقلاب کند. البته در کتابهای تاریخیِ رسمی، که در سالهای گذشته نوشته شده اما سخن گفتن از یک واقعیت دلیلِ نبودن آن نیست بلکه دلیل واقعیت گریزی است.
آری، ز سوز شمع حرفی در میان نیست
حدیث از سوزش پروانه کردند
شریعتی و انقلاب ایران مانند دو روی یک کاغذ هستند
انصاف این است که اگر کسی با شریعتی یکسره مخالف باشد نقش او را در پیروزی انقلاب نباید نادیده بگیرد. شریعتی و انقلاب ایران مانند دو روی یک کاغذ هستند که نمیتوان یک طرفه کاغذ را طوری پاره کرد که طرف دیگرش پاره نشود شریعتی جزء لایتجزّای انقلاب و قلب تپنده آن بود و انقلاب با آموزه های او میتپید. اما عدهای که از همه انصاف میخواهند، خود این انصاف را ندرند و چون با شریعتی اختلاف دارند از عدالت خارج می شوند و او را کأن لم یکم میگیرند و در واقع عدالت و انصاف را هیچ میگیرند.
اسلامِ داور، در اندیشه شریعتی
اسلام در ایران تا پیش از شریعتی در سنگر دفاع بود و پس از او در موضع داوری قرار گرفت. پیش از شریعتی اسلام در نهادهای فرهنگی و روشنفکری یا مطرح نبود و یا مورد هجوم مکتبها و فرهنگهای دیگر بود اما با تلاش شریعتی اسلام در مقام منتقد مکتبها و اندیشههای دیگر قرار گرفت و آنها در لاک دفاعی رفتند. با وجود این در سالهای گذشته در رسانههای دولتی و کتابهای درسی سهم و نقش شریعتی بیان نشده است.
متنی که خواندید، گزیدهای بود از کتاب «شعله بیقرار» نوشته محمد اسفندیاری.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: امام خمینی علی شریعتی دکتر شریعتی انقلاب اسلامی محمد اسفندیاری انقلاب اسلامی اسلام انقلابی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۴۱۶۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا می شناسیدش؟
آیت الله سید مهدی امام جمارانی، و تو چه دانی او کیست؟
عالمی فرهیخته و دانا
سیدی جلیل و فروتن
جلوه ای از خلق خوش محمدی
با سابقه ای طولانی در خدمتگزاری برای عامه مردم
مورد احترام همه جناح ها
میزبان امام خمینی (ره)
کسی که خانه شخصی خود را در جماران برای سکونت امام خمینی در اختیار قرار داد
خانه ای که قبل از انقلاب مأمن انقلابیون بود
و حسینیه ای را که جد او بانی اش بود محل ملاقات های عمومی امام خمینی کرد.
با این همه سوابق نسل جدید او را نمی شناسد و حق دارد
چون بیش از پانزده سال است در صدا و سیما نه نامی از او برده می شود و نه تصویری
ضد انقلاب هم که از او خوشش نمی آید تا او را معرفی کند
پس جوان بیست ساله ایرانی از کجا او را شناخته باشد؟
چه می گویم، اصلا در این روزگار چه نیازی به شناخت چنین افرادی هست؟
امثال پناهیان و صدیقی کافی هستند تا شب و روز، شام و سحر، جمعه و غیر جمعه همه شبکه های صدا و سیما دربست در اختیار آنان باشد تا هرگونه اراده می کنند راجع به پیامبر و اسلام و امام زمان سخن بگویند و دین پاک و خالص مردم را دستکاری کنند.
زمانه عجیبی است، سید مهدی امام جمارانی که از باب « اهل البیت ادری بما فی البیت» صدها خاطره شنیدنی و آموزنده از مصاحبت با امام خمینی در سینه دارد باید سکوت کند و مردم نباید در مناسبتها و سالگردهای رحلت امام و یا پیروزی انقلاب راجع به شخصیت و دیدگاه های امام از او بشنوند. بلکه شخصیت امام خمینی را در صدا و سیما از زبان کسانی باید آموخت که در تمام عمرحتی یک جلسه با امام همصحبت نبوده اند. چرا؟ پاسخ روشن است، تا امام را آن گونه معرفی کنند که در مسیر تحقق اهداف شان مفید و کارساز باشد و برای نسلی که باید برای اهداف خاص تربیت شوند کاربرد داشته باشد. امامی خشن، گوشت تلخ، وجودش پر از خشم مقدس نسبت به ملتهای جهان حتی به مردم خودش.
ولی امام جمارانی که از نزدیک شاهد رفتار و سیره امام بوده روایتهایی کاملا متفاوت دارد. یک بار ایشان برای ما نقل می کرد در ملاقاتهای پاریس یک روز دختر خانمی حدود بیست ساله با روسری و لباسی که نوعا ما اینگونه افراد را بد حجاب می نامیم از میان جمع برخاست و دو سؤال و تقاضا کرد. اول اینکه مشخص فرمایید مقصودتان از حجاب چیست؟ پاسخ امام خمینی یک جمله کوتاه بود فرمود همین که شما دارید. تقاضای دوم این بود که من مایلم با شما ازدواج کنم. با این سؤال عجیب توجه حاضران به چهره امام جلب شد که به عنوان یک مرجع تقلید و رهبر یک انقلاب بزرگ چه برخوردی خواهد داشت. امام با خنده ملیحی فرمودند پس خانم چی (امام همسرشان را همیشه با کلمه«خانم» خطاب می کردند) آن دختر بیست ساله گفت من در خدمت خانم خواهم بود. امام در میان خنده حضار فرمودند نه، ولی من دعا می کنم که یک همسر خوب و مورد پسند نصیبتان شود.
رفتار امام خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی کجا و برخوردهای کسانی که امروز به نام اسلام و انقلاب و امام و شهیدان با مردم دارند کجا!
آری بیان اینگونه وقایع از سیره امام خمینی، از نگاه فرهنگی حاکم بر جامعه امروز، بدآموزی دارد و نباید مطرح شود.
اما چند روز پیش سعادت یار شد و به همراه دو تن از دوستان شفیق به زیارت آقای امام جمارانی نایل شدم.
محضرش شیرین و جذاب و سخنانش مثل همیشه دلنشین و سودمند بود
حسرت خوردم چرا باید جامعه از چنین شخصیتهایی محروم باشد
چرا نزدیکترین یاران امام باید یا محصور، یا محبوس، یا ممنوع التصویر و یا منزوی باشند؟
بگذریم، اگر خداوند توفیقی را بر این قلم عنایت کند زوایای ناشناخته ای را از راز انزوای یاران نزدیک امام خواهد نوشت. والسلام
محمدعلی خسروی